سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

ذکر مصائب حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در خروج از کربلا

شاعر : سیدفضل‌ الله قدسی
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : مثنوی

دیشب اگر چه ره به سوی قـتلگاه بُـرد            از مـوج‌خـیـز غـم بـه بـرادر پـنـاه بُرد

امروز هم به سوی چمن ره گزیده است            گل‌های باغ سوخته را شب ندیده است


هـنـگـامـهٔ ورود بـه مـقـتـل فـرا رسـید            نـوبـاوگـان فـاطـمـه را سـر بُـریـده دید

هر یک تنی به رنگ شقایق به برگرفت            از عمق روح صیحه زد، آفاق درگرفت

پرسید بانویی که قد از غم خمیده است            یاران! عزیز گمشده‌ام را که دیده است؟

خم شد کنار یک تن بی‌سر، دلش شکست            قرآن ورق ورق شده دید و سپس نشست

بر زخـم بی‌شـمـار بـرادر نـظاره کـرد            هی پـلک بـست بـاز نگـاه دوباره کرد

باور نـمی‌کـنم که حـسـیـنم چـنـیـن شده            سر در بدن نـدارد و نـقـش زمـین شده

یک چند لحظه‌ای نظر از دوست برگرفت            اندوه شعـلـه‌ور شد و سوز دگر گرفت

«پـس با زبـان پُـر گـلـه آن زادهٔ بتـول            رو کـرد بـر مـدیـنـه که یا اَیهاالرسول

این کشتهٔ فتاده به هامون حسین توست            وین صید دست و پا زده در خون حسین توست»

هر لحظه سوزهای فراوان به سینه داشت            سوز مکاشـفات حسین و سکینه داشت

شیرازه‌های صبر و امیدش گسسته دید            خورشید را دمی که به زنجیر بسته دید

بیـمـار روز واقعـه جان بر لبش رسید            نزدیک بود جان بـدهـد زیـنـبـش رسید

یک آن اگر تـوجـهـش از یاد رفته بود            از دست عـمه حضرت سجاد رفته بود

صد شعله در وجود من از گریه روشن است            این سـوخـتـن نـشـانـهٔ آرامش من است

این داغ در اجـاق دلـم بـی‌شــرر مـبـاد            این زخم کهنه کمتر از این شعله‌ور مباد

نقد و بررسی